جدول جو
جدول جو

معنی پس پاشدن - جستجوی لغت در جدول جو

پس پاشدن
پس پسکی رفتن بعقب رفتن، بقهقرا رفتن پس پایگی رفتن نکص نکوص
تصویری از پس پاشدن
تصویر پس پاشدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پس ماندن
تصویر پس ماندن
عقب افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس شاشیدن
تصویر پس شاشیدن
بد شدن پس از نیکویی، بدشدن، تنزل کردن، عقب رفتن: (روز بروز پس میشاشد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس راندن
تصویر پس راندن
بعقب راندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس ماندن
تصویر پس ماندن
عقب ماندن، عقب افتادن، دنبال ماندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پس شاشیدن
تصویر پس شاشیدن
بد شدن حال پیش از بهبودی، عقب رفتن، تنزل کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پس دادن
تصویر پس دادن
عودت دادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پس دادن
تصویر پس دادن
باز گردانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس دادن
تصویر پس دادن
رد کردن چیزی که از کسی گرفته شده، بازگردانیدن، ادا کردن، آب بیرون دادن کوزه یا ظرف دیگر، تراوش کردن
فرهنگ فارسی عمید